امام سجاد (ع) می فرمایند:
دنیا را به خاطر آخرت و آخرت را به خاطر دنیا ازدست ندهیم.
در مسئلهی انتخابات و غير انتخابات، همه بايد تسليم رأی قانون باشند؛
در مقابل قانون تمكين كنند. آن حوادثی كه در سال 88 پیش آمد ــ
كه برای كشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود ــ همه از همین ناشی شد كه
كسانی نخواستند به قانون تمكین كنند؛ نخواستند به رأی مردم تمكین كنند.
ممكن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد كه منِ شخصی مایل به آن هستم؛
اما باید تمكین كنم. آنچه كه اكثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب كردند،
باید همه تمكین كنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوكارهای قانونی
برای رفع اشكال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهكارهای
قانونی استفاده كنند. این كه وقتی آنچه كه اتفاق افتاده است،
برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت كنیم ــ
كه این در سال 88 اتفاق افتاد ــ یكی از خطاهای جبرانناپذیر است.
این تجربهای شد برای ملت ما، و ملت ما همیشه در مقابل یك چنین حوادثی خواهد ایستاد
مردم به دنبال رييس جمهور توانا، شاداب و با احساس مسئوليت باشند
رييس جمهور بايد با اخلاص، با نشاط، شاداب، شجاع، مردمي و انقلابي باشد
به كسي گرايش پيدا كنيد كه به دين و دنياي مردم اهميت مي دهد
رييس جمهور توانايي كار اجرايي داشته و دلبسته نظام و قانون اساسي باشد
مستضعفین بیشتر باید مورد توجه مسئولان باشند
اصلح یعنی کسی که برای ریشه کنی فقر و فساد عزم جدی داشته باشد
مردم از دعواهاى سیاسى و من خوبم و تو بدى خستهاند
رییس جمهور دور از فساد ، اسراف، اشرافی گری و تجمل باشد
فاطمه دارای القاب بی شماری است؛
زهرا، صدیقه، طاهره، راضیه، مرضیه، معصومه، بتول، کوثر، حوراء انسیه،
محدثه، حانیه، عذرا، مبارکه و لقب های دیگر. در این میان لقب زهرا از شهرت بیشتری
برخوردار است و گاه با نام او همراه می آید، فاطمه الزهراء
زهرا در لغت به معنی درخشنده و روشن است. این لقب از هر جهت برازنده فاطمه است.
از آن روزی که خود را شناخت و وظیفه خود را تعهد کرد تا امروز و برای همیشه چون
گوهری بر تارک تربیت اسلامی می درخشد.
او صدیقه است. صدیقه فقط به معنای راستگویی نیست.
بلکه به کسی گفته می شود که بتواند صحنه و صفحه دلش را به گونه ای آماده کند
که مخاطب حضرت دوست باشد.
فاطمه، طاهره است پاک و منزه که «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل
البیت و یطهرکم تطهیرا» (سوره احزاب، آیه33).
راهکارهاي حمايت از توليد ملي
۱. در فرهنگ عمومي جامعه بايد توليدکنندگان را به عنوان پيشتازان عزت و استقلال
جامعه معرفي کنيم و تکريم از کساني را که در اين صحنه تلاش ميکنند،
در ارزشهاي جامعه قرار دهيم.
۲. توليدمحوري بايد شاقول سياستگذاريهاي اقتصادي کشور باشد.
يعني بايد در سياستهاي ارزي، در سياستهاي پولي و مالي،
در سياستهاي تجاري و در سياستهاي بانکي و مالياتي براي توليد اولويت قائل باشيم.
تجلي ملموس اين مطلب اينگونه خواهد بود که اگر جايي ناچار بوديم بين
توليدگرايي و مصرفگرايي انتخاب کنيم، بايد توليد را مقدم بداريم. اين
مطلب مثلاً در اجراي سياست هدفمندي يارانهها ميتواند تجلي
بسيار ملموسي داشته باشد. در مجموع سياستگذاريها بايد به
سمتي برويم که توان برنامهريزي مديران ما افزايش يابد. به اين معني
که از تغييرات ناگهاني در سياستها اجتناب کنيم تا مديران ما بتوانند
براي آينده برنامهريزي کنند.
۳. بايد با کاهش مقررات و منطقي کردن مجوزها از سرمايهگذاران
بخش توليد حمايت کنيم.
ولی گفته که باید یاعلی (ع) گفت
بلی با کار ، با عرق ملی گفت
چرا ملت به فکر کار خود نیست؟
به فکر مایه و بازار خود نیست؟
به قول آن ولی با کفایت
کنیم تولید ملی را حمایت
اگر ملت به فکر کار باشد
همیشه زنده و بیدار باشد
بود تولید ما بازار ملی
عروس با نشاط کار ملی
بود تولید ما در کار ملی
بود معشوق ما دلدار ملی
در اقتصاد مقاومتی برای برداشتن گامهای بلند در راستای پیشرفت کشور در حین مقاومت،
توجه به کیفیت و قیمت و تنوع تولیدات داخل، اصلاح مدیریت های اجرائی و عملیاتی
با نگرش رسیدن به خودکفایی و اتخاذ تدابیر لازم برای خوداتکایی در برخی زمینهها لازم است.
دکتر محمد سلیمانی
مدتی است که نظریه اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری مطرح شده است.
پرداحتن به این موضوع به دلایل مختلف امری مهم و ضروری است. از یک طرف دشمنان
ملت ایران تلاش دارند تا نسبت به در هم ریختگی اقتصاد ایران اقدام کنند و از ناحیه اقتصاد،
ضرباتی را به ملت شریف ایران اسلامی وارد کنند و از طرف دیگر مقاومت در اقتصاد نسخه ای
کارساز برای عبور از این مرحله است. از سویی دیگر موضوع اقتصاد مقاومتی موضوعی
بسیار بدیع و جدید و بکر است و تجربه منتشر شده مکتوبی در مورد آن وجود ندارد و
قاعدتاً باید جوانب آن بررسی و مورد توجه قرار گیرد. از منظری دیگر برای کشور
جمهوری اسلامی ایران که مصمم است اقتصاد تک محصولی و مبتنی بر درآمد نفت
را متحول نموده و به سمت عدم وابستگی به نفت حرکت کند، موضوع اقتصاد مقاومتی
یک راهکار و نقشه راه سازنده است.
در اين مطلب چند ویژگی و بایدها و نبایدهای اقتصاد مقاومتی را مطرح ميکنم.
1. ضرورت تشکیل نهادهای مبارزه با اشرافی گری
در هر مرحله ای از تحول اقتصادی فرصتهایی فراهم می گردد و دریچه هایی باز
می شود که از آن طریق عده ای سود جو و زرنگ و منتظر فرصت می توانند به جمعآوری
ثروت و ایجاد بستر اشرافی گری و روحیه طاغوتی اهتمام ورزند که چنین وسوسه ها
و اقداماتی، در صورت عدم کنترل، می تواند باعث انحراف اساسی در مشی انقلاب
اسلامی گردد. از یک طرف باید مطمئن بود که مسئولان در دوران مقاومت اقتصادی
به هیچ وجه ویژهخواری را دنبال نمی کنند و فرصت را به ویژهخواران نمی دهند و از
طرف دیگر باید نهادهایی به این امر خطیر بپردازند و مانع از روحیه و اقدام در جهت
ادامه داره...
تولید ملی ،حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی
سخنرانی رهبر معظم انقلاب در آغاز سال 91
سالى كه گذشت - سال 90 - يكى از سالهاى پرحادثه در سطح جهان و در منطقه و در كشور ما بود.
آنچه كه در مجموع انسان مشاهده ميكند، اين است كه اين حوادث بر روى هم به سود ملت
ايران و در راه كمك به هدفهاى آن، تمام شده است. آن كسانى كه اهداف بدخواهانهاى
دربارهى ملت ايران و ايران و ايرانى در سر ميپرورانند، در كشورهاى غربى دچار مشكلات
گوناگون هستند. در سطح منطقه، ملتهائى كه جمهورى اسلامى از آنها همواره حمايت
كرده است، به هدفهاى بزرگى دست پيدا كردهاند؛ ديكتاتورهائى به زير كشيده شدند؛
قانونهاى اساسىِ مبتنى بر اسلام در كشورهائى تصويب شد؛ دشمن درجهى يك امت
اسلامى و ملت ايران - يعنى رژيم صهيونيستى - در محاصره قرار گرفت. در داخل كشور،
به معناى حقيقى كلمه، سال 90، سال بروز اقتدار ملت ايران بود. در جنبهى سياسى،
ملت ايران در اين سال، چه در راهپيمائى بيست و دوى بهمن، چه در انتخابات دوازدهم اسفند،
آنچنان حضورى از خود نشان داد و آنچنان شاخصى را براى اقتدار ملى در تاريخ منطقه
ثبت كرد كه نظير آن را در گذشته كمتر داشتيم.
با وجود اينهمه دشمنى، اينهمه تبليغات، اينهمه تهاجمهاى
خصمانه و بدخواهانه، ملت ايران در طول اين سال، با همهى وجود توانست
حضور خود را در صحنه، نشاط خود را، آمادگى خود را در عرصههاى گوناگون علمى
و اجتماعى و سياسى و اقتصادى نشان بدهد و اثبات كند. بحمداللَّه سالى بود كه
با همهى سختىها، داراى دستاوردهاى بزرگى بود. همچنان كه قبلاً عرض شده است،
شرائط، شرائط بدر و خيبر بود؛ يعنى شرائط قبول چالشها و دشوارىها و غلبهى بر آنها.
ادامه داره...
« بسم الله الرحمن الرحيم ...؛ اين وصيت حسينبيعلي است به برادرش محمد حنفيه.
حسين گواهي ميدهد به توحيد و يگانگي خداوند و اين که براي خدا شريکي نيست
و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست و آئين حق ( اسلام ) را از سوي خدا
( براي جهانيان ) آورده است و شهادت ميدهد که بهشت و دوزخ حق است و
روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پيوست و خداوند همه انسانها را در چنين روزي زنده خواهد نمود. »
امام در وصيت نامهاش پس از بيان عقيده خويش درباره توحيد و نبوت و معاد،
هدف خود را از اين سفر اين چنين بيان نمود:
« من نه از روي خودخواهي و يا براي خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري
از شهر خود بيرون آمدم؛ بلکه هدف من از اين سفر، امر به معروف و نهي از منکر
و خواستهام از اين حرکت، اصلاح مفاسد امت و احياي سنت
و قانون جدّم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، عليبنابيطالب (ع) است.
پس هر کس اين حقيقت را از من بپذيرد ( و از من پيروي کند )
راه خدا را پذيرفته است و هر کس رد کند ( و از من پيروي نکند )
من با صبر و استقامت ( راه خود را ) را در پيش خواهم گرفت تا خداوند در ميان من و
بنياميه حکم کند که او بهترين حاکم است.
و برادر ! اين است وصيت من به تو و توفيق از طرف خداست.
بر او توکل ميکنم و برگشتم به سوي اوست. »
منبع: بحارالانوار،
44/329
يكى از خصوصيات قيام حسين بن على عليه السلام و از پيامهاى عاشورا اين است
كه آن حضرت على رغم قلت ياران و كثرت دشمنانش كه بايد طبق محاسبات ظاهرى
به هر نحو ممكن ، اصحاب و ياران خويش را براى كمك و ياريش دعوت و تشويق و
در صورت نياز از جايگاه ولايت و امامت ، آنان را مجبور و ملزم نمايد، ولى برخلاف اين روش ،
آن حضرت در موارد مختلف ، گاهى به طور عموم و گاهى به طور خصوص ،
به آن اجازه انتخاب كارزار يا تر...
((و من به همه شما اجازه دادم به وطنهاى خود برگرديد، همه شما آزاد هستيد و
من بيعتى در گردن شما ندارم ، اينك شب فرا رسيده ، تاريكى آن را مركب خويش قرار دهيد
و هر يك از شما دست يكى از اهل بيت مرا بگيريد و به سوى شهر و ديار خود متفرق شويد )).
امام عليه السلام نزديك غروب تاسوعا يا پس از نماز مغرب شب عاشورا،
خطاب به اهل بيت و اصحاب خود، خطبه اى ايراد فرمود، در آن خطبه ضمن
سپاسگذارى از همه آنان خبر شهادت خويش را كه در كربلا واقع خواهد شد، ا
ز زبان رسول خدا صل الله عليه و آله وسلم نقل فرمود و اين جمله را هم اضافه نمود كه
اينك زمان اين شهادت فرا رسيده است ، سپس به تمام اهل بيت و يارانش فرمود شما
در رفتن و نجات جان خويشتن آزاد هستيد. و جمله ياد شده از فرازهاى همين خطبه است :
3 - حسبكم من القتل بمسلم ، اذهبوا قد اذنت لكم .(102)
((فرزندان عقيل ! كشته شدن مسلم بن عقيل براى (خانواده ) شما بس است ،
من شما را مرخص كردم از اين منطقه بيرون برويد )).
امام عليه السلام در سخنرانى شب عاشورا (در فراز قبل اشاره گرديد)
پس از اجازه مرخصى عمومى و پس از شنيدن پاسخ ياران خويش كه
دليل وفادارى و ايمان ثابت آنان بود،
متوجه فرزندان عقيل گرديد و آنان را بالخصوص مورد خطاب قرار داد كه :
((حسبكم من القتل بمسلم ، اذهبوا قد اذنت ك آن را داده و حتى نزديكترين
اهل بيت خويش را نيز در اين انتخاب نمودن مسير دلخواه و مورد نظرشان ، مخير نموده است .
اين اصل اساسى است در ميان قيامهاى ظاهرى و معنوى و يك فرق بارزى است كه
پيشوايان و رهبران غير واقعى متمايز مى سازد؛ چون اين نوع رهبران ،
معمولا براى جلب و مساعدت ديگران ، به هر حيله و تزوير متمسك مى گردند
و براى به دست آوردن پيروزى ، از توسل به هيچ عمل خلاف و غير انسانى ، امتناع نمى ورزند.
اگه به این روز اعتقاد نداری,
گِله ای نیست.
همینطوری بگرد !!
mirzabeigi.com منبع
هر کس این "من" را کنار گذاشت و او شد حتما موفق می شود...